دستگاه زیلو بافی
دار زیلو سادهتر از دار قالی است و به سادگی نیز قابل نصب است. اما همین ظاهر ساده کارکردی پیچیده در فرآیند تولید زیلو دارد. چوبهای به کار رفته در دستگاه زیلوبافی عمدتاً از چوب درخت چنار و توت بوده است که پس از انتخاب چوبها آنها را به در کارگاه انتقال میدادند و سپس نجار دار را در همان محل میساخت و درون کارگاه نصب میکرد.
دستگاه زیلوبافی از قسمتهای مختلفی تشکیل شده که عبارتاند از:
١. اسون ۲. تیر ۳. چوب شلیط ۴. پشتبند ۵. کمانه ۶. گرت ۷. پهنا ۸. کلی ۹. شمشه ۱۰. تنگ ۱۱. شلیط ۱۲. طناب کلی ۱۳. چاله ۱۴. حفرههای تیر ۱۵. دفتین.
۱. اسون (Osun)
دار زیلوبافی دارای دو اسون در دو طرف دستگاه است که تیرهای بالا و پایین روی آن سوار میشود. اسون همانند دو ستون اصلی دستگاه است که از تنهی ضخیم درخت چنار تهیه میشده و نجاران بعد از برش طولی آن را در محل نصب میکردند. طول اسون بین ۳ تا ۵/۳ متر بوده است. البته در دستگاههای کوچکتر این ابعاد نیز کوچکتر میشده است. اسون در هنگام نصب باید کمی مایل باشد؛ بدین صورت که از پایین تا بالا حدود ۴۰ تا ۵۰ سانتیمتر به جلو خمیدگی داشته باشد. این خمیدگی باعث میشود استادکار که در هنگام بافت زیلو مشغول کلی زدن و مج بستن است، به راحتی فضایی باز جهت عملکرد خود داشته باشد.
مضافاً اینکه این خمیدگی کار پود کشیدن و حتی پنجهزنی را نیز سهلتر میکرد. در قسمت بالا و پایین اسون و در دو طرف سوراخ یا بریدگیای تعبیه شده است که سر نورد بالایی یا تیر بالا و نورد پایینی یا تیر پایین در آن قرار میگیرد و در عین حال که تیرها را در جای خود محکم نگه میدارد، چرخش آنها را در هنگام بافت و پیچیدن زیلو امکانپذیر میکند. بدین ترتیب فشار بار دستگاه عملاً روی دو اسون دو طرف است.
٢. تیر (Teer)
تیر بالا و پایین دستگاه از تنهی درخت توت یا چنار تهیه میشده که بعد از پوستگیری آن را رندهکاری و مرتب میکردند. این تیرها عمدتاً به صورت گرد آمادهسازی میشد و در برخی موارد نیز به صورت شش یا هشتضلعی رندهکاری میشده است. سر تیر بالایی و سر تیر پایین (از جلو دستگاه سمت چپ) ضخیمتر بود؛ زیرا تنگ بالا و تنگ پایین در این قسمت قرار میگرفت. این بخش به واسطه داشتن سوراخهای تنگ باید مقاومت لازم را داشته باشد. چنان که به جهت استحکام بهتر روی آن را با ترکه درخت زبان گنجشک یا توت میبستند؛ به صورتی که احساس میشود روی این بخش از تیر را با طنابی محکم بستهاند. بر روی تیر بالا و پایین اصطلاحاً میخها یا دندانههای چوبی قرار دارد که کار نگه داشتن تارها را بر عهده دارد. زمانی که تارها بعد از مرحله چله دوانی آماده شد و قرار شد روی دستگاه محکم گردند، چوب یا میلهای که ابتدا و انتهای چله را نگه میدارد، روی تیر بالا و پایین قرار میگیرد؛ سپس چلهها به بالای دستگاه منتقل میشود که در مرحله بافت کم کم و به صورت فرش بافته شده به پایین میپیچد. این دندانهها روی تیر بالا و پایین کار نگهداری آن میله با چوب داخل چله را بر عهده دارند. طول تیرها بسته به طول دستگاه و مکان قرار گرفتن اسون متغیر است.
٣. چوب شلیط (Choobe sheleet)
در کنار اسون و در دو طرف دستگاه، دو چوب بلند به صورت عمود قرار گرفته، به طول تقریبی ۵/۲ تا ۳ متر که به آن چوب شلیط یا عَلَم پشتبند میگویند. این چوب اصطلاحاً در پشت دستگاه قرار گرفته چرا که تارهای شلیط در دو طرف به آن بسته شده است و به موازات اسون قرار دارد. برای محکم شدن شلیط آن را از پایین داخل زمین قرار میدهند و از طرف بالا به چوب دیگری که یک طرف آن داخل دیوار قرار گرفته و طرف دیگر آن به اسون میخ شده است، محکم میکنند.
۴. پشتبند (Poshtband)
پشتبند شلیط، چوبی است که در پشت دستگاه زیلوبافی قرار گرفته و در راستای محور افقی دستگاه است و سرهای این چوب از دو طرف در دیوار کارگاه محکم شده است. کار پشتبند شلیط نگهداری کمانه و کلی است که استادکار در هنگام بافت باید جهت نقشاندازی از آن استفاده کند. پشتبند در پشت سر استادکار و در ارتفاع تقریبی حدود ۲ متر نصب میشود (تصویر ۲۵).
۵. کمونه (کمانه) (Kamoona)
نام یکی دیگر از اجزاء دستگاه زیلوبافی است که برای جابهجایی تارها استفاده میشود. هر زیلو دارای ۲ تا ۳ کمانه است که با بالا و پایین کردن آن دهنهی کار تغییر میکند و موجب میشود تا پود در لابهلای تارها قرار گرفته و کار بافته شود. کمانه در زیلوبافی کار میل بالای گرت قالی را انجام میدهد که هنگام کشیدن پود نازک (پوپیله) آن را پایین میآورند تا دهنه کار تغییر کند و پود در لابهلای تارها قرار گیرد. در اصطلاح محلی به این عمل دهنهی «چپه» Chape)) و دهنهی «راسته» (Raste) میگویند.
۶. گرت (Gort)
مجموعه نخهایی است که یک سر آن را به چله و سر دیگرش را به شلیط و شمشه میبندند. دستهای که به شلیط بسته میشود، از دو بخش تشکیل میگردد. بخش اول به نام «گرت دج» Daj)) به نقش حاشیه و بخش دوم به نام «گرت نقش» به نقش زمینه مربوط میشود. آنچه به شمشه میبندند «گرت ساده» نام دارد. منظور از بستن «گرت دج و نقش» فراهم کردن امکان جابهجایی تارها برای نقشآفرینی است و هدف از بستن «گرت ساده» قابل تقسیم کردن تار به دو دسته مساوی و ایجاد فضایی بین آن دو جهت عبور پود است.
«گرت ساده» را در تمام نقشهها یکسان میبندند و به عکس شیوهی بستن «گرت نقش» با تعویض هر نقشه تغییر میکند. در سالهای اخیر «گرت دج» نیز در اکثر نقشهها ثابت و بیتغییر است. «گرتبندی» یکی از دشوارترین کارهای زیلوبافی است که به عنوان نمونه برای بستن گرت در نقشهای به نام «پرت توره» (Part- etura) به ترتیب زیر عمل میکنند.
برای نقش حاشیه اصطلاح «دج» و برای نقش زمینه اصطلاح مجرد «نقش» به کار میبرند. گرتبندی از قسمت حاشیه زیلو شروع میشود. حاشیه یا دج، نقوش مختلفی دارد که هر جزء آن با نام ویژهای مشخص شده است. نام و روش گرتبندی نقشهای حاشیه به ترتیب زیر است:
۱. کش و کناره (Kasho Kenara)
کش و کناره نام اولین نقش حاشیهی زیلو و به تعبیری همان خطوط موازی کنارهی زیلوست که پنج رشته گرت دارد و به ترتیب زیر بسته میشود:
یک گرت به سفیدجو (اصطلاح سفید جو و سیاه جو به نوارهای باریک تیره و روشن حاشیه زیلو گفته میشود. گفتنی است که در گویش میبد به جوی آب «جو» گفته میشود. این نوارهای باریک همانند جویهای آبی که زمین کشاورزی را دربر میگیرند نقوش فرش و زمینه را دربر میگیرند. سفید جو نماد جویهای خشک است که همرنگ کویر به سفیدی میگراید و سیاه جو نماد جویهایی است که از آب خیس شده و تیره مینماید. این نقش نشان از ظرافت نگاه طراحان و استادکاران زیلوباف است که هر آنچه در پیرامون خود دیدهاند به گونهای آن را به تصویر کشیده و در زیلو جای دادهاند.)، یعنی یک تار از چله با رشته نخ دیگری به نام گرت به یک رشته از مجموعه نخهای سفید جو میبندند. این عمل را به طور یک در میان یک بار در سفید جو و یک بار در سیاهجو به شرح زیر تکرار میکنند:
- یک گرت به سیاهجو.
- یک گرت به سفید جو.
- یک گرت به سیاه جو.
- یک گرت به سفید جو.
۲. مداخل (Madakhel)
نام دومین نقش حاشیه است که به سر پرنده شباهت دارد و با سه گرت به شیوه زیر بسته میشود:
- یک گرت به مداخل پایین.
- یک گرت به مداخل وسط (میون)
- یک گرت به مداخل بالا.
٣. کش (Kash)
دو رشته خطوط عمودی موازی است که در مقابل نقش«مداخل» قرار دارد و با چهار گرت به ترتیب زیر بسته میشود:
- یک گرت به سیاه جو.
- یک گرت به سفید جو.
- یک گرت به سیاه جو.
- یک گرت به سفید جو.
۴. کنگره (Kongera)
نام نقشی است که بعد از کش قرار دارد و آن را به سه گرت به ترتیب زیر میبندند:
- یک گرت به مداخل پایین.
- یک گرت به مداخل وسط (میون).
- یک گرت به مداخل بالا.
۵. چارکش (Charkash)
خطوط عمودی و موازی شبیه «کش» است با این تفاوت که فاصلهی بیشتری با یکدیگر دارند ولی «گرت» آنها مثل کش» بسته میشود.
۶. بند و گل (Bandogol)
یک گل کامل و نیم گل است (منظور از گل، نقشهای هشتضلعی است که با ستارهای در وسط یا هر نقش دیگر بافته میشود) چهار گرت دارد که به ترتیب زیر بسته میشود:
- یک گرت به سفید جو.
- یک گرت به سیاه جو.
- یک گرت به سفید جو.
- یک گرت به سیاه جو.
۷. تکرار چارکش (Tekrare charkash)
چارکش برای جدا کردن نقشها و پیشگیری از تداخل آنهاست که چندبار در حاشیه تکرار میشود.
۸. تکرار کنگره (Tekrare kongera)
در ادامه بحث به سرکش و سه گرت آن خواهیم پرداخت.
۹. سرکش (Sarkash)
سر خط موازی در حاشیه است که آن را به سه گرت به ترتیب زیر میبندند:
- یک گرت به سفید جو.
- یک گرت به سیاه جو.
- یک گرت به سفید جو.
این مرحله از دو مرحله (از پایین به بالا و از بالا به پایین) نقش یک گل است و برای بستن نقش گلهای زمینه پانزده مرتبه باید این عمل تکرار شود.
۷. پهنا (Pahna)
پهنا چوبی است با دو سوزن که در سرهای آن قرار گرفته و روی زیلوی بافته شده نصب میشود تا کنارههای زیلو در هنگام بافت به داخل نیاید و اصطلاحاً یکدست و صاف بماند. این پهنا کارکرد همان پهنای قالی را دارد. در زیلوبافی هر ۸ پو (پود)ی که کشیده میشود یک بنوم است و هر ۱۲ بنوم یعنی ۹۶ پود یک پهنا میخواهد.
۸. کلی (Kaly)
چنگکی چوبی است که از یک طرف با طناب به پشتبند شلیط متصل است و از طرف دیگر با طنابی که در سر آن قرار دارد، به بالای دستگاه زیلوبافی متصل شده است (تصویر ۲۹). این طناب از افتادگی کلی جلوگیری میکند. کلی جهت جابهجا کردن تارهای متصل به گرت نقش به کار میرود؛ بدین صورت که استادکار مجها را روی شلیط مشخص میکند و سپس اصطلاحاً کلی میزند (تصویر ۳۰)، یعنی با کلی تارهای شلیط را به عقب میکشد که باعث نقشاندازی در زیلو میشود. چون طناب پشتی کلی که به پشتبند شلیط متصل است، کوتاه در نظر گرفته شده و باعث میشود تا کلی تارهای شلیط را به محکمی عقب بکشد و در حین بافت در جای خود ثابت کند.
۹.شمشه (Shemshe)
چوب گرت است که در عرض دستگاه و به موازات یکدیگر قرار گرفتهاند و گرت پایین و گرت بالا را تشکیل میدهند. این شمشهها با طنابی به کمانه (کمونه) اتصال دارند و باعث تغییر دهنه کار میشوند. این عمل باعث میشود پود در بالای تارها قرار گیرد.
۱۰. تنگ (Tang)
تنگ دستگاه زیلوبافی دو چوب به قطر ۷ تا ۱۰ سانتیمتر است. تنگ بالایی دستگاه به طول حدود ۵/۲ تا ۳ متر و تنگ پایینی حدود ۱ تا ۵/۱ متر است که در حفرههای دو سر تیر قرار میگیرند. تنگ بالا عمل نگهداری تارها و تار و پودهای بافته شده را بر عهده دارد و کار را در مرحله بافت ثابت و محکم نگه میدارد و در زمانی که زیلو آماده پیچیده شدن به نورد یا تیر پایین است، با شل کردن آن فرآیند پیچیده شدن زیلو یا باز شدن تارهای بالای دستگاه به راحتی انجام میگیرد.
تنگ پایینی هم که کوچکتر است، عمل پیچیدن زیلو بر روی تیر پایینی را تسهیل میکند و سپس هر دو تنگ دوباره محکم میشوند تا مرحله بعد که احتیاج به پیچیدن کار باشد. تنگ بالایی دارای پشتبند تنگ یا چوبدستی است که از یک طرف به دیوار و از یک طرف به سر تنگ اتصال دارد و آن را محکم نگه میدارد. گفتنی است که عملکرد تنگهای زیلو دقیقا با عملکرد تنگهای دار قالی مشابه است و همانند آن با طناب محکم میشود. تا تیر بالا و پایین بدون هیچ حرکتی در جای خود ثابت باشند و عمل بافتن به راحتی انجام پذیرد.
۱۱. شلیط (Sheleet)
شلیط به مجموعهای از نخهای تابیده گفته میشود که آن را موازی هم و در یک ردیف افقی به چوب شلیط متصل میکنند. شلیط در بالای گرت ساده قرار گرفته و مکان نصب آن به گونهای است که بالای سر استادکار قرار میگیرد و استاد به راحتی میتواند مجهای نقش را انتخاب کند. شلیط دستگاه زیلوبافی ثابت است و تا نخهای آن ساییده نشده، تعویض نمیشود. ممکن است یک شلیط به طور میانگین تا ۱۰ سال مورد استفاده قرار گیرد. بدین جهت تارهای شلیط از نخ ۱۵ تا ۳۰ لای نمره ۵ تهیه میشود تا استحکام لازم را داشته باشد.
هر چه نقش زیلو پیچیدهتر و ظریفتر باشد، به تعداد مجها افزوده میشود و هر چه نقش سادهتر باشد. تعداد مجها کم میشود. هنگام سردار کردن زیلو، استادکار بر اساس نقش و تعداد مجهای نقش که ۷ مجی یا ۱۳ مجی باشد، روی شلیط مجبندی میکند. عمدتا ۲ دسته به نام سیاه جو و سفید جو و ۳ دسته به نام مداخل، که مربوط به نقش حاشیهاند، و ۷ دسته دیگر که مربوط به نقش متن یا زمینه است (در نقش ۷ مجی) مؤثرترین کارکرد را در اجرای زیلو دارد.
اجزای شلیط از پایین به بالا به ترتیب زیر است:
١. سفید جو؛ ۲. سیاه جو؛ ۳. مج پایین؛ ۴. بر مج پایین؛ ۵. بر مج وسط (میون)؛ ۶. مج وسط (میون)؛ ۷. بر مج میون بالا؛ ۸. بر مج بالا؛ ۹. مج بالا؛ ۱۰. مداخل پایین؛ ۱۱. مداخل بالا؛ ۱۲. مداخل میون.
۱۲. چاله (Chala)
در محل نصب دار زیلو چالهای به طول دستگاه تعبیه میشود. این چاله به صورتی است که تیر پایینی را در خود جای میدهد. این چاله عملا دو کار اساسی انجام میدهد: یکی اینکه باعث میشود بخشی از ارتفاع دستگاه کم شود و پنجهزن و استادکار با تسلط بهتری بتوانند کار کنند، و دوم اینکه تیر پایینی بخشهای بافته شده فرش در آن قرار گیرد و مزاحمتی برای بافندگان ایجاد نکند.
۱۳. دفتین (Dafteen)
دفتین یا پنجه از ابزار مهم زیلوبافی است که در عین سادگی ساختار آن قابل توجه است. طول قبضهی دفتین حدود ۲۷ سانتیمتر است و دستهای چوبی به طول تقریبی ۱۵ سانتیمتر دارد. دندانهها یا شانههای دفتین بین ۵ تا ۷ عدد است و به طول تقریبی ۲۰ سانتیمتر. دندانه اولی و آخری کمی مایل و به طرف داخل طراحی شده تا دفتین به راحتی در کار قرار گیرد. پهنای دفتین حدود ۷ سانتیمتر و وزن آن بین ۱ تا ۵/۱ کیلوگرم است. نکته قابل توجه اینکه اگر وزن دفتین کم یا زیادتر از این باشد در کیفیت بافت زیلو مؤثر خواهد بود؛ چرا که پنجهزن نمیتواند به راحتی کار خود را انجام دهد. فاصله دندانهها نیز به همین گونه است. اگر دندانهها کم باشد کار به راحتی کوبیده نمیشود و اگر زیادتر از این دفتین باشد، به خوبی در کار قرار نمیگیرد. دفتین در زیلوبافی عملکرد شانه یا کلوزار (Celouzar) قالیبافی را دارد.
در انتهای دستهی دفتین یک میخ تعبیه شده که دو کارکرد متفاوت دارد: یکی اینکه در هنگام پودکشی میخ در کار و دفتین روی کار قرار میگیرد تا پودکشی انجام شود، و دیگر اینکه برای درست کردن کنارهی کار از این میخ استفاده میکنند. برای جلوگیری از شکسته شدن و یا ترک خوردن قبضهی دفتین، پیرامون آن را (نری گاو) محکم میپیچند تا از آسیبهای احتمالی محفوظ بماند.